اشاره:
این روزها سیاستهای محدودکننده قیمتگذاری داروهای تولید داخل در وزارت بهداشت به عنوان یکی از عوامل تاثیرگذار در جهت کاهش سرعت توسعه صنعت داروسازی داخلی تلقی میشود. برخی معتقدند که در مقطع کنونی صنعت داروسازی پاشنه آشیل نظام سلامت کشورست، و یکی از راهکارهایی که کارشناسان بر آن تاکید دارند، اصلاح نظام تعرفهای است. اما چگونه میتوان با وجود این مشکلات جایگاه داروسازی ایران را در دنیا ارتقا داد؟
رئیس انجمن علمی داروسازان ایران، دکتر محمدرضا شانهساز بر این باور است که روش قیمتگذاری دارو طی سه دهه گذشته سبب شده تفاوتی فاحش بین قیمت داروهای تولید داخل با داروهای وارداتی ایجاد شود به نحوی که متوسط قیمت یک قلم داروی وارداتی بیست برابر متوسط قیمت یک قلم داروی تولید داخل است و ماحصل، آن شده که به رغم کاهش عددی تعداد داروهای وارداتی، شوربختانه سهم ریالی آن ها در مقایسه با تولید داخل، سال به سال افزایش یافته است؛ و این به معنی سودآوری بیشتر واردات در مقایسه با تولید داخل است. او همچنین معتقدست که حل مشکل داروسازی در کشور پیش از آن که، به ساختار غیرخصوصی و یا خصوصی بازگردد، به دخالتهای کارشناسی نشده در اقتصاد دارو مربوط می شود. گفت و گوی ما پیرامون همین موضوعات است.
* با عنایت به این که در مقطع کنونی، صنعت داروسازی کشورمان به گونه ای در معرض آسیب قرار گرفته، برای شروع بحث بهتر است ببینیم در حال حاضر صنعت داروسازی ایران چه جایگاهی دارد و این بازار با چه مشکلات و موانعی دست و پنجه نرم میکند. اساسا رقابت داروی داخلی با خارجی را چگونه ارزیابی میکنید و وضعیت وارداتمان به چه شکلی است؟
با عنایت به پیشرفتهای علمی فوقالعاده دهههای اخیر کشورمان، از نقطه نظر علمی و تکنیکی، ایران به یکی از ده کشور برتر داروسازی در جهان تبدیل شده است؛ و اکنون 99.7 درصد از داروهای مورد نیاز کشور را در داخل تولید می کند. به واقع حالا دیگر هیچ داروی جدیدی در جهان نیست که محققان و تولیدکنندگان داروسازی در ایران جهت تولید آن اقدام کنند و نتوانند از عهده آن برآیند؛ داروسازان ایرانی نهایتا ظرف کمتر از دو سال موفق به تولید هر دارویی خواهند بود. البته شایان ذکرست که توان تولید سه دهم درصد از داروهایی ویژه هم در کشور ما وجود ندارد؛ که رقمی ناچیز در مقایسه با داروهایی است که توان تولید آن موجودست؛ غالب این اقلام، داروهایی بسیار جدید بوده که هنوز فرصت کافی در تولید آنها برای تولیدکنندگان ایرانی فراهم نشده است، و یا اگر شده، توجیه اقتصادی مناسبی برای این اقلام به وجود نیامده.
به هر روی با مصرف داروهای تولید داخل و درمان بیماران ایرانی توسط این داروهاست که امید به زندگی، افزایش پیدا کرده؛ و پزشکان ما توانسته اند بیماری بیماران قلبی و عروقی، فشار خون، چربی بالا و ... را در کشور، کنترل کنند.
* پس این داستان رقابت داروهای داخلی و خارجی چیست؟
آن، یک رقابت ناعادلانه است، که عمدتا هم ریشه در روش قیمتگذاری داروهای تولید داخل دارد. مبنای روش های قیمتگذاری داروهای وارداتی بر اساس ارائه فاکتورهای خرید از شرکتهای خارجی و محاسبه قیمتها طبق یک فرمول ویژه است، داروهای تولید داخل با جزئیات فراوان و بسیار سختگیرانه تعیین قیمت میشوند! حاصل این روش قیمتگذاری در طول سه دهه گذشته، تفاوت فاحش قیمت داروهای تولید داخل با داروهای وارداتی را رقم زده است به نحوی که متوسط قیمت یک قلم داروی وارداتی بیست برابر متوسط قیمت یک قلم داروی تولید داخل است! چرا؟ می دانید ماحصل این روش چه بوده است؟ به رغم کاهش عددی تعداد داروی وارداتی، سهم ریالی آنها در مقایسه با تولید داخل، سال به سال افزایش یافته است! و این به معنی سودآوری بیشتر واردات در مقایسه با تولید داخل است.
داستان در واقع امکان تبلیغات و مارکتینگ بهتر و ارتباط نزدیکتر با برخی پزشکانی است که به تجویز این داروها، همت می گمارند! بی آن که توجهی منصفانه به ارزش های تولید ملی شان بکنند.
* وضعیت کلی واردات و صادرات دارو چگونه است؟ با چالش های دیگری هم طرفید!؟
بله! به رغم دستیابی به پیشرفتهای افتخارآمیز در داروسازی ایرانی و برخورداری از مناسبترین قیمتها، میزان صادرات داروهای ایرانی، به هیچ وجه قابل دفاع نیست. واقعیت این است که کیفیت داروهای ایران، و یا عدم اخذ پاسخهای آزمایشگاهی و بالینی، علت کم توفیقی صنعت داروسازی در صادرات نیست؛ بلکه عدم توان صنایع دارویی ایران در مجهز شدن به اصلاحات ساختمانی و تجهیزاتی داروسازی عامل اصلی این عدم موفقیت است؛ که آن هم ریشه در اقتصاد ضعیف و بیمار صنایع دارویی کشور (اعم از بخش خصوصی، عمومی و دولتی) دارد. ما به وزیر محترم بهداشت توصیه کرده ایم که اجازه دهند طبق نظرات کارشناسی، یا قیمت داروهای تولیدی اصلاح، و یا حداقل با اعطای تسهیلات ارزان قیمت این امکان برای صنایع دارویی فراهم شود که الزامات فیزیکی و تجهزاتی جهت اخذ گواهیهای بینالمللی (که لازمه صادرات داروست) تسهیل و تسریع و فراهم شود.
اکنون تجربه به ما می گوید که آن معدود تولیدکنندگانی که قیمتهای رقابتی و قابل قبولتری نسبت به رقبای خارجی توسط وزارت بهداشت داشته اند به دلیل امکان تامین تجهیزات فیزیکی و ساختمانی بهتر، در امر صادرات نیز موفق بودهاند.
بله، صادرات قریب به 400 میلیارد تومانی در مقایسه با بازار مصرف 13 هزار میلیارد تومانی، نامتجانس بوده و نشان دهنده به فعلیت نرسیدن پتانسیلهای موجود در صنعت داروسازی کشور است.
* نقش دولت و شبه دولتیها در این بازار چیست؟ آیا فضای این بازار تا اندازه ای آلوده به رانت نشده است؟
حل مشکل داروسازی در کشور پیش از آن که به ساختار غیرخصوصی و یا خصوصی مربوط باشد، به دخالتهای کارشناسی نشده در اقتصاد دارو بازمیگردد. بدیهی است که برخوردهای چندگانه و تبعیضآمیز فی مابین واردکنندگان با یکدیگر، و یا حتی تولیدکنندگان با یکدیگر سبب بروز مشکلاتی می شود که بعضی جبران ناپذیر است، این سوال بهتر است از مسوولان و دست اندرکاران پرسیده شود که تا چه حد دایره فعالیت ها را سلامت می بینند.
* وضعیت نهایی برچسب اصالت و اعتراضات واردکنندگان به کجا رسید؟
من فکر نمیکنم هیچ واردکننده و تولیدکننده اصلی با ضررورت و اصل فرآیند نصب برچسب اصالت و مبارزه با واردات غیرقانونی، مخالفتی داشته باشد؛ اما اعمال سلیقهها و نحوه اجرای این فرآیند نیازمند پایش و بازنگریهای بیشتری است؛ در حال حاضر هم این فرآیند در حال اجراست.
* آیا سیاست اعطای مجوز واردات دارو به تولیدکننده به نتایج مثبتی رسیده است؟ و اینکه در حال حاضر سکان واردات دارو را کدام شرکتها به دست گرفتهاند؟ در این عرصه، صرفا واردکنندگان باید فعالیت کنند یا تولیدکنندگان هم مجاز به فعالیت اند؟
یکی از سیاستهای موفق در کشورهای واجد بازار مصرف بزرگ، این است که در صورتی به کمپانیهای بزرگ خارجی اجازه ورود محصولات به بازار خود را می دهند که پس از یک بازه زمانی مشخص، تولید آن محصولات را در داخل همان کشور انجام دهند. این سیاست در فاصله سالهای 86 تا 91 نیز توسط سازمان غذا و دارو صورت گرفت. اما به نظر میرسد عدم پایبندی شرکتهای وارداتی و خارجی از یکطرف و تغییرات مدیریتی در سازمان مذکور، آراء صادره را به بوته فراموش سپرده است، به هر حال بخشی اعظم از فرصت زمانی مجوزهای مشروط واردات آن روزگار به اتمام رسیده است؛ اما به نظر میرسد فعالیتی جهت تولید صورت نگرفته؛ و یا در موارد کمی هم اگر اقدامی صورت گرفته است در مراحل بسیار ابتدایی مانند بستهبندی ثانویه (و یا حداکثر بستهبندی اولیه) مجدد متوقف مانده است.
آمار و ارقام نشان میدهد که شوربختانه انجام واردات، به این بهانه که ناشی از نبود نظارت کافی است، به یک تجربه ناموفق در کشور ما تبدیل شده! اما همین تجربیات، سیاستی موفق در کشورهایی همچون هند و چین را رقم زده است.
لذا قضاوت انتزاعی در این خصوص رصد بهنگام فعالیتهاست و چنانچه امکان این نظارتها وجود ندارد، بهتر است وارادات توسط تولیدکننده صورت نگیرد،واردات کور و غیرهدفمند چه توسط واردکننده و چه توسط تولیدکننده به زیان اقتصاد ملی کشورهای صاحب دانش و امکانات تولید است؛ و بالعکس واردات هدفمند و تحت نظارتی که منجر به میانبر زدن برای تسریع در تولید داخل میشود، میتواند مفید هم باشد.
* آیا به نظرتان وجود کارخانجاتی که داروی خارجی را با تغییر لیبل به نام داروی ایرانی به مصرف کننده میفروشند، درست است؟
همانگونه که گفتم، تغییر لیبل به عنوان یک مرحله کوتاهمدت در رسیدن به تولید واقعی شاید ضرری نداشته باشد اما تبدیل این فرآیند به کلاهی شرعی و قانونی، خلاف اخلاق و به ضرر اقتصاد و صنعت ملی است به ویژه آن که در بسیاری موارد از پرداخت تعرفه هم به این بهانه معاف شوند.
پایان پیام