اصلی ترین موضوع دارو در دنیای امروز ما، اصل تضمین کیفیت GMP (شرایط بهینه تولید) است؛ زیرا شیوع داروهای تقلبی و غیر استاندارد، و پدیده شوم بیوتروریسم باعث شده که دسترسی، کمیت و قیمت دارو تحت الشعاع این اصل قرار گیرد؛ آینده صنعت داروی ما نیز بستگی به آن داشته، و راه توسعه از آن می گذرد.

اینجا به تحلیلی اجمالی از این منشور پیچیده می پردازیم.

1) همه می دانیم که در دانش و کمیت داروسازی، پیشرفت های خیلی خوبی رخ داده و ما توانسته‌ایم فنآوری را از آن خود کنیم؛ و از نظر علم و تکنیک‌های داروسازی، فاصله زیادی از کشورهای منطقه گرفته ایم؛ این را می توان از همه شواهد فهمید، آمارها از رونق خوبی در صنعت داروسازی حکایت دارند.

افزایش توانمندی های کشورمان در تولید 7/99 درصد از داروهای مورد نیاز، غرورآفرین، و آماری کم نظیر در دنیاست. یعنی که نسبت به پیشینه این مهم، انقلابی در این عرصه رخ داده است.

2) بیاییم در همین زمینه ها به سرانه کشورهای همسایه مثلا ترکیه نگاهی کنیم؛ که وجوه مشترک اقتصادی، جمعیتی، علمی، فرهنگی و مذهبی با ایشان داریم. اینجاست که درمی یابیم صنعت داروی ما پیشرفت بسزایی داشته؛ چرا که ترکیه بطور متوسط سالانه 14 میلیارد دلار برای بخش دارو ارز تخصیص می دهد، اما هزینه ارزبری دارو در کشور ما، سالانه کمتر از 2 میلیارد دلار است؛ که بیش از 1/1 میلیارد دلار آن مربوط به داروهای ساخته شده وارداتی است.

علاوه بر این، ما یک بازار بزرگ منطقه‌ای بسیار آماده هم داریم، حداقل اینکه در منطقه CIS از نظر فرهنگی و ارتباطات ژئوپولتیکی صاحب وضعیتی بسیار خوب هستیم، و این خودش امتیازی قابل اتکا برای همه صنایع و از جمله صنعت داروست.

3) چندی پیش با وزیر بهداشت یکی از کشورهای همسایه؛ که فضای مصرف در آن کشور متعلق به داروهای برند، و تولیدات داخلی آن نیز صفر است؛ صحبت می‌کردم، او می‌گفت یکی از معاونانش (که پزشک متخصص است) فقط داروهای ایرانی را برای خود مصرف می کند، زیرا اثربخشی و کیفیت داروهای ایرانی بسیار خوب است. از منظر عمومی هم نگاه بیشتر کشورهای منطقه پس از داروهای غربی، به سمت داروهای ایرانی است؛ در حالی که هزینه و میزان تبلیغات و بازاریابی ما با این رقبا قابل مقایسه نبوده و بسیار کمتر است، لذا صنعت داروی ما موقعیت قابل اتکایی دارد؛ اما...!

4) با این حال، به ‌رغم اینکه بین متخصصان دارویی خارج از کشور نیز مقبولیت های زیادی نسبت به صنعت داروی داخلی بدست آمده، اما در زمینه صادرات چندان که باید، توفیقی نیافته‌ایم! چرا؟ چرا ما نتوانسته ایم آن طور که باید، حداقل به همین بازارهای منطقه خود نفوذ کرده و اثرگذار باشیم!؟ چرا توان نفوذمان، مطابق آن رشد نیست و به رقمی که باید، نرسیده است!؟

 بخشی از علت اینست که ما در طول سال‌های پس از پیروزی انقلاب، عمدتاً تأمین نیاز بازارهای داخلی را هدف قرار داده بودیم. یعنی در همه صنایع، می خواستیم که به خودکفایی اولیه برسیم، و نیازهای ارزی کشور را حتی الامکان کاهش دهیم؛ و به همه دلایل موجود، اولویت این نبوده که جای پایی در بازارهای منطقه ای و بازارهای بزرگ پیدا کنیم.

5) اکنون مشکل کجاست؟ راستش اینکه ما در مسیر اثبات و تضمین و جا انداختن محصولات مان هنوز نتوانسته ایم قدم‌های جدی و مستمری برداریم! مثلا در بازار 400 میلیون نفری منطقه شمال کشورمان، جای پایی نداریم و آن نفوذی را که باید، هنوز بدست نیاورده ایم!

آمارها به ما می گویند که در زمینه تولید اشکال مختلف داروها، به افزایش ظرفیت تولید 5/2 تا 4 برابر نیاز کشور رسیده ایم. یعنی هم اکنون با ظرفیت های موجود، می توانیم حداقل تا بیش از 250 میلیون نفر جمعیت را تحت پوشش دارویی خود ببریم؛ پس اگر بتوانیم میزان مصرف را با بدست آوردن بازارهای منطقه‌ای به دو برابر افزایش دهیم، قطعاً هزینه‌های سربار، کاهش جدی پیدا خواهد کرد؛ و در حوزه قیمتی (که یک امتیاز و ویژگی برای صنعت داروی ماست) می‌توانیم وارد رقابت های جدی تری شویم. در واقع گام اول، همانا ورود تدریجی و مستمر و هدفمند به بازارهای منطقه است که می‌تواند آینده اقتصادی شرکت های دارویی و بلکه بخشی از اقتصاد ملی را تضمین کند.

6) اکنون باید پذیرفت که بازار مصرف 80 میلیونی جمعیت در صنعت دارویی کشور اشباع شده؛ و یک راه مشخص پیش رویمان باقی مانده است؛ صادرات.

ما حتی اگر به مفهوم توسعه کسب و کار هم به موضوع بنگریم، باز باید راه بازارهای خارجی را جستجو و هموار کنیم. حدس بزنید که حبس و ایجاد رقابت های فشرده تر دارویی در داخل کشور، ممکن است چه تبعاتی پدید آورد! یا ورشکستگی و تعطیلی بخشی از صنایع داخلی داروسازی رخ می دهد و یا خدایی ناکرده مسیر به سمت induced demand (تقاضای القایی) و مصارف کاذب کشانده می شود! بله! این یک خطر قابل پیش بینی برای آینده صنعت داروسازی ماست.

7) بر اساس تجربه هایی که این سال ها کسب کرده ایم و با عنایت به فضای جدیدی که پس از برجام حادث شده، با کاهش مشکلات بانکی، اکنون می توانیم قدم هایی موثر برداریم. ما باید در مسیر نفوذ علمی و اخلاق حرفه‌ای حرکت کرده و به بازارهای جدید ورود کنیم و به فکر سلامت گردش اقتصادی حرفه باشیم؛ و این محقق نمی شود مگر با سوق یافتن به سمت راهکارها و اتخاذ سیاست‌هایی هموارتر، که گشایشی در پوشش دارویی کشورهای همسایه، بازارهای منطقه ای و حتی بازارهای بزرگ تر بوجود آورد؛ که یکی از مهمترین لوازم ورود به این راهها، ارتقاء کیفیت محصولات مان است.

8) شکی نیست که اخذ گواهینامه های بین المللی توسط واحدهای تولیدی داخل، شاه بیت اصلاح و ارتقاء شرایط بهینه تولید دارو GMP و در نتیجه، توسعه پایدار صادرات داروهای تولید داخل است.

وقتی ما توانسته ایم در تولید پیچیده ترین اشکال دارویی دانش بنیان و شکستن هر روزه انحصار تولید مولکول های دارویی کمپانی های بزرگ فراملیتی توسط متخصصان علوم دارویی کشور پیشرو باشیم، پس ناتوانی علمی و آموزشی کارشناسان دارویی در اخذ این گواهی ها؛ خرافه ای بیش نیست. نکته آنجاست که اصلاح شرایط بهینه تولید دارو،  مستلزم صرف هزینه هایی است؛ که با حاشیه سود حاصل از شیوه قیمت گذاری کنونی دارو (بویژه ظرف یکی دو سال گذشته)، قابل تامین نبوده است.

اینجا مقایسه قیمت یک واحد داروی وارداتی؛ که حدود بیست برابر قیمت یک واحد داروی تولید داخل است، بسادگی غیرممکن بودن تامین هزینه های اصلاحGMP  را اثبات می کند؛ تازه ما سهم قابل توجهی از داروهای نیازمند به فناوری بالا (High Tec) همچون داروهای بیماران M.S و فاکتورهای 7 و 8 و ... را در داخل کشور تولید می کنیم.

پس نتیجه اینکه، باید در جهت اثبات توانایی علمی و آموزشی کارشناسان داروی کشور، در اخذ این گواهی ها عزم ها را جزم؛ و ابتدا به واقعی سازی قیمت داروهای تولید داخل همت گماریم، و زمینه ها را به سمت اصلاح شرایط بهینه تولید دارو هموار کنیم.

*

    اکنون فرصت خوبی فراهم آمده؛ و کشور عزیز ما هم ظرفیت های غیرقابل انکاری در همه زمینه ها یافته است. روزی روزگاری کشورهایی مانند چین با مشکلات ریز و درشت، توانستند راه‌حل‌هایی مناسب برای به گردش در آوردن اقتصادشان و ورود به بازارهای جهانی پیدا کنند؛ ما چرا نتوانیم؟

دکتر محمدرضا شانه ساز

مدیرعامل هلدینگ دارویی تامین